تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست ؛
به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم …
جشن میلادت را به پرواز میروم در این خانگی ترین آسمان بی انتها
آسمانی که نه برای تو که تنها برای ما آبیست … تولدت مبارک !
آری درست است این هدیه قبل از وجود خودم از آسمان آمده
ولی مهم این است که از آن دل من بوده … تولدت مبارک !
آرزو میکردم که در جشن میلادت تک ستاره آسمان چشمانت باشم
تا در آغوشت طولانی ترین شبم را تقدیمت کنم
و در کلبه انتظارت بوسه هایم را میهمانت …
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم ؛
چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است ؟
چند وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند ؟
فرشته ای در قالب یک انسان !!!
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست
و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست …
روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید
که آرامش بخش روح و روان کسی می شوی که با تو دنیا برایش زیباتر است !
و تو در هیاهو چه شادمانه خاموش کردی آخرین شمع را
و من در سکوت چه عاشقانه گفتم تولدت مبارک …
ﺍﺯ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺭﻧﮕﻢ ﭘﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺁﻥ ﺷﻮﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ
تولدت مبارک