حال من خوب است اما عالی می شوم
وقتی که تو با نگرانی در آغوشم می گیری و می گویی :
راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …
دلم که برایت تنگ میشود...
رو میکنم به کاکتوس کنار تاقچه...